تیزهوش نمونه

این وبلاگ بهترین ها را برای بهترین ها دارد

تیزهوش نمونه

این وبلاگ بهترین ها را برای بهترین ها دارد

زکات علم نشر آن است.
منتظر انتقادات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

نوشتن اهداف و آرزوها

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ

چرا نوشتن اهداف اینقدر اهمیت دارد؟

نوشتن آرزوها و اهداف اولین قدم مهم به سمت دست پیدا کردن به آنهاست. اول به این دلیل که نوشتن آنها محبورتان می کند اهدافتان را تصویرسازی (تجسم) کنید. و دوم به این دلیل که عمل نوشتن آنها، تعهدی نسبت به آنها در شما ایجاد میکند. فقط ۵% از جمعیت جهان واقعاً برای نوشتن اهداف و آرزوهایشان وقت می گذارند شاید به همین خاطر است که افراد کمی هستند که واقعاً در زندگیشان موفق باشند و همان زندگی را داشته باشد، که آرزوی داشتنش را دارند.

نوشتن اهداف، خط سیر شما را به سمت موفقیت ایجاد می کند. بااینکه فقط عمل نوشتن اهداف می تواند پروسه را به حرکت بیندازد، اما این هم اهمیت دارد که هر از گاهی اهدافتان را مرور کنید. یادتان باشد، هرچه تمرکز بیشتری روی اهدافتان داشته باشید، احتمال بیشتری هست که به آنها دست پیدا کنید.

در زیر به چهار قانون نوشتن اهداف اشاره می کنیم:

۱/ نوشتن اهداف به شکل مثبت

برای آنچه که می خواهید کار کنید نه آنچه که می خواهید از آن بگذرید. بخشی از علت اینکه چرا اهدافمان را می نویسیم این است که دستورالعمل هایی برای ذهن ناخودآگاهمان تنظیم کنیم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاری بسیار کارامد است، نمی تواند خوب را از بد تشخیص دهد و قضاوت هم نمی کند. تنها عملکرد آن انجام دستورالعمل هایش است. هرچه دستورالعمل های شما مثبت تر باشد، نتیجه مثبت تری هم به دست می آورید.

همچنین مثبت فکر کردن در زندگی روزمره به شما در رشدتا بعنوان یک انسان کمک می کند. پس آنرا فقط محدود به تعیین هدف نکنید.

۲/ نوشتن اهداف با جزئیات کامل

به جای اینکه فقط بنویسید، “خانه نو”، بنویسید “یک خانه ۳۰۰ متری با چهار اتاق خواب، ۳ حمام دستشویی، و چشم انداز کوهستان روی یک زمین ۱۰۰۰ متری”.

یکبار دیگر داریم به ذهن ناخودآگاهمان یک دسته دستورالعمل دقیق و جزء به جزء می دهیم تا روی آن کار کند. هرچه اطلاعات بیشتری در اختیار آن بگذارید، آخر کار نتیجه واضح تری به دست می آورید. هرچه نتیجه تان دقیقتر باشد، ذهن ناخودآگاهتان کارامدتر خواهد شد.

آیا میتوانید چشمانتان را ببندید و خانه ای که در بالا اشاره کردن را تجسم کنید؟ دورتادور خانه قدم بزنید. در آستانه در اتاق اصلی بایستید و مهی که روی کوه ها را گرفته تماشا کنید. به باغچه پر از کوجه فرنگی، لوبیا سبز و خیار نگاه کنید. می توانید ببینید؟ پس ذهن ناخودآگاهتان هم می تواند.

۳/ نوشتن اهداف به زمان حال

اهدافتان را به زمان حال بنویسید. این کار باعث می شود ذهن ناخودآگاهتان مسیری با کمترین مقاومت را انتخاب کند. اگر بنویسید “در آینده لاغر خواهم شد” ذهن ناخودآگاه با این تصور که این کار مربوط به آینده است وارد عمل نمی شود.

پس اهدافتان را به زمان حال و اول شخص بنویسید، انگار که واقعیت دارند.

۴/ بازنویسی اهداف

وقتی کلمات نوشته شوند و بعد دوباره نویسی شوند، حداکثر تاثیر را خواهند داشت. پس به یکبار نوشتن راضی نشوید. اهدافتان را یادداشت کنید و بعد دوباره آنها را به زبانی دیگر بازنویسی کنید، صفات انگیزه دهنده به آن اضافه کنید و مختصر و مفیدشان کنید. یک هفته بعد شاید نیاز باشد که باز اصلاحشان کنید. همینطور به این اصلاح کردن ها ادامه دهید.

نوشتن اهداف اولین قدم برای واقعی تر جلوه دادن آنهاست. بعضی وقت ها وقتی چیزی را به صورت نوشته داشته باشید، اهمیت بیشتری پیدا میکند. همچنین برنامه ریزی برای آنها نیز ساده تر می شود .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۳
رضا عابدین

نظرات  (۱)

۲۶ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۰۹ موسی توماج ایری
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
در نوشتن قدرتی جادویی نهفته است. نوشتن ابعاد مختلفی از وجود ما را به کار می‌گیرد. در نوشتن مغز، دست و چشم ما درگیر می‌شود. نوشتن ما را به تفکر وامی‌دارد. فکر خلاق است. هر فکر یک ارتعاش و دارای انرژی است. تکرار یک فکر و تقویت این فکر در نهایت به آن واقعیت فیزیکی می‌بخشد. وقتی به زندگی رویایی خود فکر کرده، آن را تصور کرده و در مورد آن شفاف می‌شویم؛ پیام مهمی به ناخودآگاه خود ارسال می‌کنیم. ضمیر ناخودآگاه قدرتی معجزه‌آسا دارد. ناخودآگاه غیر از میلیونها وظیفه‌ای که برای بقای ما دارد، ماموریت تبدیل افکار ما به واقعیت فیزیکی را بر عهده دارد. هر روز حدود شصت هزار پالس فکری از ذهن ما عبور می‌کند که قریب به اتفاق آنها افکار خودبه‌خودی و تصادفی است. معمولا عادات و پیشامدهای بیرونی معین می‌کنند که ما به چه فکر کنیم. از این رو اکثر انسان‌ها بردۀ عادات ذهنی خودشان هستند.تا وقتی که آگاهانه نیندیشیم و افکارمان را خودمان انتخاب نکنیم این بردگی تداوم خواهد داشت. ذهن ابزار بسیار قدرتمندی است. بنابراین نباید کنترل آن را به دست محیط و پیشامدها بسپاریم. همان طور که گفته شده “ذهن یا خدمتکاری عالی است یا اربابی بی‌رحم”. نوشتن شیوه‌ای عالی برای تفکر آگاهانه و تبدیل شما به ارباب ذهنتان است.
************************

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی